هم اکنون به معضل مهم محیط زیست تبدیل شده است. این موضوع بهخصوص در استانهای شمالی که با محدودیت های اساسی از جمله بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی و مکان های مناسب دفن مواجه هستند، بغرنج تر است. طی چند سال اخیر استفاده از «زباله سوزی» بهعنوان روشی موثر و نجات بخش برای حل مشکل پسماندها مطرح شده است و چندین دستگاه پسماند سوز نیز در کشور راهاندازی شده یا در شرف احداث است.
شاید بتوان بهره گیری از زباله سوزی در کشور را گزینه ای «سهل و ممتنع» خواند؛ از آن جهت که در مرحله نخست بهعنوان روشی آسان - هرچند با سرمایهگذاری اولیه بالا- میتواند ما را از حجم انبوه پسماندهای عادی بهویژه در مناطق شمالی کشور رها كند، ولی در عین حال تکنولوژی مورد استفاده، نوع خوراک ورودی ودر نهایت انتشار آلایندههای زیستمحیطی حاصل از فعالیتش میتواند مخاطرات آن را بهمراتب پیچیده تر و دشوارتر كند.
ترکیبات دی اکسین و فوران، از سمیترین آلاینده های زیست محیطی به شمار می روند و یکی از منابع اصلی ورودی این آلاینده های پایدار به محیط، زباله سوزها هستند. در زبالهسوزها مقدار اکسیژن ناکافی در ناحیه احتراق باعث سوخت ناقص و افزایش غلظت گازهای سرطان زای دی اکسین و فوران می شود.
موضوع مهم این است که در کشورهای توسعه یافته که از روش پسماندسوزی استفاده می کنند، صرفنظر از فناوری مورد استفاده در سیستم های زباله سوز، سایر مولفه های مدیریت پسماند از جمله تفکیک، بازیافت و پردازش پسماند نیز مدنظر قرار می گیرد. به عبارت دیگر میزان تفکیک پسماندها از مبدأ و «نوع خوراک ورودی» در عملکرد دستگاه زباله سوز و انتشار آلاینده های ناشی از آن، نقشی اساسی ایفا میکند و عدم اجرای کامل تفکیک زباله های خشک و تر و اختلاط پسماندهای ویژه دارویی، صنعتی و قابل اشتعال با پسماندهای عادی باعث کاهش احتراق کامل در کوره زباله سوز و تشدید انتشار گازهای آلاینده می شود. باید توجه داشت ترکیب زباله شهرهاي کشور ما در مقایسه با زباله کشورهاي توسعه یافته متفاوت است، سهم قابل توجهی از زباله شهري در کشور ما ماده آلی است و میزان مواد قابل اشتعال مانند پلاستیک و کاغذ بسیار کمتر از کشورهاي توسعه یافته است.
از طرف دیگر رطوبت زباله در کشور ما بالاست که این موضوع قابلیت سوختن پسماند در کوره زباله سوز را با مشکل مواجه میکند؛ از این رو توجه به نوع ترکیب پسماندهای شهری بهعنوان خوراک زباله سوزها و درصد پایین تفکیک از مبدأ در کشور نکته ای بسیار اساسی برای افزایش کارایی و کاهش آلودگی های سیستم های زباله سوزی است.
در عین حال سوزاندن زباله فرآیند پیچیده اي است و نیازمند نیروي متخصص و آموزش دیده و پایش و کنترل مستمر آلاینده های خروجی است. تکنولوژي زباله سوزي به عنوان یکی از روشهاي دفع حرارتی زباله طی20سال گذشته به سرعت توسعه یافته است و طراحی زباله سوزها در کشورهایی که داراي تکنولوژي زباله سوز هستند، متناسب با ترکیب زباله های تولیدی شان است.
امروزه در کشورهای پیشرو در زمینه مدیریت پسماند، «زبالهسوزی» به عنوان یک حلقه از زنجیره بههم پیوسته مدیریت پسماند در کنار تفکیک از مبدأ، پردازش، بازیافت، کمپوست، و دفن بهداشتی قادر است این چرخه را بهنحو اثرگذاری تکمیل كند. از این رو رفع مساله پسماند صرفا با انتخاب یک روش خاص و فراموش كردن سایر مولفه ها امکان پذیر نیست و آنچه اهمیت دارد، توجه کافی به هریک از بخش های برشمرده شده است.
درک ارزش اقتصادی طلای کثیف و مدیریت اصولی آن، نیاز به راه حل های فنی مناسب، ظرفیت ساختاری کافی و همکاری بین طیف وسیعی از ذی نفعان دارد و از این رو نگرش سیستمی به مدیریت یکپارچه پسماند می تواند تا حدود زیادی از نارسایی های موجود بکاهد؛ رویکردی که در آن زباله سوزی نه بهعنوان تنها راهکار حل مساله پسماند بلکه در گامهای «آخرین» چرخه مدیریت پسماند، با لحاظ ضوابط جانمایی، رعایت حدودمجاز آلاینده های خروجی و بهره مندی از تکنولوژی روز مورد نظر قرارگیرد.