برای اولین بار زمزمههایش از تبریز به گوش رسید و پس از آن قزوین نیز در شمار نخستینهایی قرار گرفت که این طرح را اجرا کرد؛ طرحی داوطلبانه و مردمی که از درهای کوچک بطری آغاز شده و به خرید ویلچر منتهی میشود که در اسفندماه این طرح به بار نشست و ۳ ویلچر از محل فروش در بطریهای جمعآوریشده توسط مردم، برای معلولان تهیه شد.
«بهاره صفاریان» کسی که مسئولیت پیگیری و اجرای این طرح را برعهده گرفته امروز از انگیزههایش برای اجرای این طرح به خبرنگار مهر میگوید: اوایل تیرماه سال ۹۴ از طریق شبکههای اجتماعی متوجه شدم که در شهر تبریز اولین بار یک بانوی جوان این فعالیت را در شهر خودش آغاز کرد و در مدت ۱۰ ماه توانست ۳ ویلچر برای معلولان نیازمند تهیه کند و با تحقیق بیشتر متوجه شدم در شهرهای دیگر هم این کار انجام میشود ولی در قزوین متولی ندارد لذا با مشورت دوستان و استفاده از ظرفیتهای موجود توانستیم حرکت را شروع کنیم و کار رو جلو ببریم.
حضور مردم عامل موفقیت طرح
صفاریان در خصوص افقهای پیش روی طرح به خبرنگار مهر گفت: بعد از برگزاری نمایشگاه سلامت و محیطزیست و آشنایی با کمپینهای دیگر همچون موسسه «مکس» به این نتیجه رسیدیم که با کمک مردم و با کمی همت میتوان کمکهای بیشتر و مفیدتری را برای بیماران و معلولین جلب کرد و برای خرید تجهیزات پزشکی مشارکت عمومی را برانگیخت البته این را هم میدانیم که همهچیز بستگی به همراهی عموم مردم دارد.
وی از سختیهایی که برای طی این مسیر پشت سر گذاشته نیز به اطلاعرسانی و اعتماد عمومی اشاره کرده و میگوید: واقعیت این است که در تمام این مدت با وجود همه کمکهای موردی اطرافیان نتوانستیم تیمی مشخص همراه داشته باشیم تا در تمام مراحل کار همراه شود برای اطلاعرسانی به مدارس و مساجد و افزایش پایگاههای جمعآوری درها و تفکیک رنگ و فروش تقریباً میتوان گفت که به تنهایی کار آغاز شد.
البته بعد از نمایشگاه و اهدای ویلچرها دوستانی در جمعآوری در بطریهای کمک کردند که جای تقدیر دارد.
صفاریان این طرح را اقدامی فرهنگی میداند و در پاسخ به این سؤال که اولویت طرح حفظ محیطزیست بوده، یا حمایت از معلولان، توضیح میدهد: پروژه جمعآوری در ظروف پلاستیکی از دو بعد حائز اهمیت است؛ اول اینکه فرهنگ مردم را تغییر میدهیم تا به چیزهای کمارزش اطرافشان نگاه دیگری داشته باشند، علاوه بر این مردم میتوانند در هر مکانی اعم از مهمانیها، پیکنیک یا حتی خیابانهای اطراف محل زندگیشان، به راحتی درها را جمعآوری کنند و به ما برسانند و با این کار، فرهنگ تفکیک و جمعآوری پسماند نیز اشاعه دهند، در نهایت از یک پسماند بیارزش میتوان یک ایده با ارزش که همان خرید ویلچر یا تجهیزات پزشکی است، خلق کرد و با یک تیر دو نشان زد.
صفاریان در خصوص استقبال عموم از این طرح نیز به خبرنگار مهر میگوید: با توجه به اینکه در این مدت توانستیم بخش محدودی از شهر را پوشش دهیم و از طریق شبکههای اجتماعی و به صورت چهره به چهره اطلاعرسانی کنیم، اما با همین وسعت توانستیم بعد از ۵ ماه، ۲۷۰ کیلو در بطری را جمعآوری و از درآمد آن ۳ دستگاه ویلچر خریداری و اهدا کنیم که برای رسیدن به این هدف، مقداری هم کمکهای نقدی از سوی مردم خیر داشتیم که ما را به هدفمان نزدیکتر کرد.
این در حالی است که بررسیها نشان میدهد سازمانهای مردمنهاد و فعالیتهای داوطلبانه در قزوین طی یکی دو سال اخیر جانی تازه گرفتهاند و فعالیتهای مثبتی را انجام میدهند. انجمن خیریه نیک اندیشان با مسئولیت «مریم احمدی» نیز مشابه این فعالیت را انجام میدهد و با جلب حمایت گروههای داوطلب، با جمعآوری بطری قصد خرید تجهیزات موردنیاز معلولان مانند سمعک و ویلچر را دارد.
طرحی که به گفته وی در راستای حمایت از محیطزیست و درک اثربخشی این اقدامات کوچک برای رقم زدن اتفاقات بزرگ صورت گرفته است.
شکلگیری بلوغ مردمی
در این رهگذر «فاطمه آقایی» کارشناس جامعهشناسی، این حرکتها را نشانه بلوغ اجتماعی مردم دانسته و دراینباره میگوید: در کشورهای اروپایی، مدتهاست به نقش پراهمیت مردم در حوزه آسیبهای اجتماعی پی بردهاند و شاید به همین دلیل باشد که فعالیت سازمانهای مردمنهاد در این کشورها در بحثهایی مانند محیطزیست، حمایت از معلولان و مدیریت مشکلات اقتصادی جامعه، مدیریت قویتری دارند.
با همه اینها این بلوغ در جامعه ما در حال شکلگیری است و این را میتوان از تقویت طرحهای حمایتی داوطلبانه متوجه شد. وی با اشاره به اینکه دولتها باید قدر این فرصت استثنایی را بدانند، میافزاید: توان اقتصادی و سخت افزاری دولت، این امکان را که بخواهد همهچیز را خود در دست بگیرد، از او سلب میکند و از این حیث استفاده خلاقانه از ظرفیت مردمی بدون سنگاندازی و موضعگیری، راهحلی منطقی و اثربخش است.
شاید در مرتبه اول ۲۷۰ کیلوگرم پلاستیک و ۳ ویلچر ازنظر ریالی رقم قابلتوجهی نباشد و نتواند گره بزرگی از این قشر بگشاید اما همین اقدام محدود از دو زاویه قابلتأمل است؛ در درجه اول تأثیر روانی عمل است که در درازمدت میتوانند بدنه جامعه مدنی را تقویت و آنها را با طرحهای سازنده اجتماعی همراه کند و در درجه بعدی خدمتی که از این راه به محیطزیست، مدیریت پسماند و همینطور جامعه معلولان میشود، قابلاغماض نیست.
آقایی استمرار این نوع حرکتها را در گروه حمایت دولت و افزایش سواد کار تشکیلاتی در برنامههای داوطلبانه میداند و معتقد است باید هر چه سریعتر این ایدهها منسجم و جهتدهی شود، پیش از آنکه اعتماد عمومی در این مسیر دچار اختلال شود. خواسته زیادی نیست اگر این کمپینها از مردم بخواهند بخشی از پسماند روزانه خود را با مدیریت صحیح، صرف خرید ویلچر برای معلولانی کنند که توان تهیه تجهیزاتی چون ویلچر و سمعک را ندارند اما برای همین خواسته کوچک، نه تریبونی دارند و نه حمایتی، درحالیکه همه اقشار جامعه صرفنظر از سطح اجتماعی و اقتصادی میتوانند در این طرح دخیل شوند منوط به آنکه بدانند و بخواهند.