در مدیریت پسماند می‌توان ۵۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد کرد

چهارشنبه 15 آذر 1402 ساعت 09:33
در مدیریت پسماند می‌توان ۵۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد کرد

تا زمانی که هزینه بازیافت پسماند پرداخت نشود این کار پیش نخواهد رفت، هزینه بازیافت زباله بدون هزینه حمل، سالانه یک میلیون تومان برای یک خانواده است یعنی ماهانه ۸۰ هزار تومان که بهای زیادی نیست.

«هایده شیرزادی» بانوی گیلانغربی که برنده جایزه محیط زیست در سال ۱۳۸۳ و کارآفرین برتر ملی در سال ۱۳۸۵ بوده، توانسته اولین سایت بازیافت پسماند را در ایران بنیانگذاری کند و به او عنوان «مادر زمین» را داده‌اند.


به گزارش پسماند ایران به نقل از کارآفرین نیوز؛ «هایده شیرزادی» بانوی گیلانغربی که برنده جایزه محیط زیست در سال ۱۳۸۳ و کارآفرین برتر ملی در سال ۱۳۸۵ بوده و توانسته اولین سایت بازیافت پسماند را در ایران بنیانگذاری کند و به او عنوان «مادر زمین» را داده‌اند، معتقد است: زمین مادر تمام موجودات است و آنها را دربرگرفته اما طوری با آن رفتار کرده‌ایم که بیمار شده است و الان باید ما برای آن مادری کنیم. این کارآفرین زیست محیطی اجتماعی تاکید دارد که در مدیریت پسماند ایران با خوشه‌هایش می‌توان ۵۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد کرد. گفتگوی خبرنگار کارآفرین‌نیوز با این کارآفرین زیست محیطی اجتماعی را می‌خوانید.

خانم شیرزادی، شما زمانی که کم سن و سال بودید چه چشم‌اندازی برای خودتان تصور کرده بودید؟ تصور می‌کردید بتوانید جزو زنان تاثیرگذار باشید، یا اینکه این مراحل به مرور شکل گرفت؟

واقعا این طور نبود و من در دوران کودکی هیچ وقت نگفته‌ام مثلا مهندس می‌شوم یا دکتر می‌شوم، من در گیلانغرب بزرگ شده‌ام که مردم، اسم آن را سالها بعد در جنگ شنیدند.

ما جاده آسفالت یا حتی دبستان هم نداشتیم که بخواهم رویاسازی کنم اما آموزه‌ای دارم که هنوز هم از آن استفاده می‌کنم؛ «توانا بود هر که دانا بود»، این آموزه من بود.

من با دنیای بیرون، از طریق روزنامه‌ای که با یک روز تاخیر به دست پدرم می‌رسید، آشنا می‌شدم، اما در همان گیلانغرب می‌خواستم هر طور شده درس بخوانم و توانستم به شکل متفرقه این کار را انجام دهم و در شهر دیگری امتحان دهم و نهایتا هم توانستم معلم شوم.

پس از معلمی، می‌خواستم به سراغ خیاطی بروم اما دوباره به سراغ درس خواندن رفتم و پیش خودم گفتم کشاورزی بخوانم تا بتوانم بر روی زمین‌های کشاورزی کار کنم، این بود بعد از اینکه در آلمان، رشته کشاورزی را تمام کردم توانستم اکولوژی محیط زیست را هم ادامه بدهم.

من از بچگی رویایی نداشته‌ام ولی حالا رویایم این است که ایران بدون زباله باشد، دلم می‌خواهد دانش‌ام را انتقال بدهم و در کنار آن اشتغال ایجاد شود، هر روز که شغلی ایجاد می‌شود احساس می‌کنم یک فرزند متولد شده است و الان امیدوارم روزی بشود که ایران را بدون پسماند ببینم.

شما به عنوان یک کارآفرین که چند دهه در محیط کارآفرینی فعالیت داشته‌اید، چه تجربه‌ای از این محیط دارید و کدام بخش از تجربه‌تان را مهمتر می‌دانید؟

با توجه به نوع کارم، من خودم را کنشگر محیط زیست و کارآفرین زیست محیطی اجتماعی می‌دانم. این نوع کارآفرینان تفاوت‌هایی با سایر کارآفرینان دارند زیرا کارآفرینان به معنای عام، محصولی را برای مصرف مردم تولید می‌کنند که سود و درآمد در آن دیده می‌شود، اما کارآفرین زیست محیطی اجتماعی یک چالش را به یک فرصت تبدیل می‌کند و به دنبال سود و درآمد نیست.

البته کارآفرینان زیست محیطی اجتماعی به حمایت نیاز دارند و لازم است قوانین و بودجه به کمک آنها بیایند با این شرایط است که کارآفرین زیست محیطی اجتماعی می‌تواند حوزه فعالیت خود را گسترش دهد.

شما اولین نفری بودید که در ایران این فعالیت را شروع کردید، فعالیت شما چقدر توانسته الگو باشد؟

هدف من هم این بوده که فعالیت ما الگو شود. من در آلمان دوره دانشگاهی را در رشته‌های کشاورزی بین‌المللی و اکولوژی حفاظت محیط زیست تمام کرده‌ام، اکولوژی علمی است که بین محیط زیست مصنوعی و محیط زیست طبیعی ارتباط برقرار می‌کند و میان آنها توازن ایجاد می‌کند.

محیط زیستی که در آفرینش ایجاد شده محیط زیست طبیعی است اما هر آنچه که انسان آن را ایجاد کرده محیط زیست مصنوعی است که باید میان این دو، توازن برقرار باشد اما ین توازن از میان رفته است.

از سوی دیگر سوشیال اکولوژی به دنبال تغییر رفتارهای انسان‌ها برای تقویت این توازن است.

کار من کار سختی بود و من نهایتا توانستم یک شاخه از محیط زیست را انتخاب کنم. من توانستم تنها در یک بخش فعالیت کنم و برای خودم به عنوان یک اکولوژیست، یک مسئولیت اجتماعی تعیین کردم تا دانشی که کسب کرده بودم مورد استفاده قرار بگیرد.

شاید برای مردم ما قابل درک نباشد که اگر فقط یک هفته، زباله‌های شهری جمع‌آوری نشود چه اتفاقی می‌افتد. شما تصمیم گرفتید در حوزه پسماند فعالیت کنید، چطور شد که این حوزه را انتخاب کردید؟

ما هر کالایی را می‌توانیم وارد کنیم ولی یک کالا را نمی‌توانیم وارد کنیم و آن محیط زیست ایران است محیط زیست، وارداتی نیست محیط زیست باید با کمک تمام جامعه با احساس مسئولیت و با استفاده از قوانین و زیرساخت‌ها حفظ شود و اگر از بین برود جایگزینی آن بسیار دشوار است.

یکی از مشکلات محیط زیست، مساله پسماند است، انسان از روزی که به دنیا می‌آید تا زمانی که جسد او دفن می‌شود هر روز زباله تولید می‌کند، در ایران بر اساس آمارها حدود ۵۸ هزار تن زباله شهری در روز تولید می‌شود یا به عبارتی ۲۱ میلیون تن در سال، البته فعلا کاری با زباله صنعتی و زباله ساختمانی نداریم.

این یک بحران بزرگ برای حال و آینده است، یک خانواده سه نفره بطور میانگین ۱۰۰۰ کیلوگرم زباله در سال تولید می‌کند، در حالیکه فرهنگ ما این است که زباله را دور می‌ریزیم غافل از اینکه دوری وجود ندارد و این زباله فقط چند کیلومتر با ما فاصله دارد و هر روز هم به ما نزدیکتر می‌شود.

مسئولیت اجتماعی مردم با دور ریختن زباله تمام نمی‌شود چون مردم باید در پرداخت هزینه‌ها، در کاهش تولید زباله، در تفکیک پسماند و... مشارکت کنند.

از هر تن زباله ۵۰۰ لیتر شیرابه تولید می‌شود چون ۷۰ درصد زباله‌ها ماده غذایی است یعنی در ایران سالانه حداقل ۱۰ میلیون مترمکعب شیرابه تولید می‌شود، این شیرابه‌ها در هر جای ایران باشد سفره‌های زیرزمینی آب را نابود می‌کند.

هر تن زباله که بازیافت نشود به دلیل مواد آلی که دارد حدود ۴۰۰ مترمکعب گاز گلخانه‌ای تولید می‌کند یعنی با این میزان تولید زباله، هر خانواده‌ای در جلوی خانه‌اش یک چاله ۵۰۰ لیتری شیرابه دارد و ۵ هزار لیتر گازوییل را سوزانده تا گازی که از سوزاندن این میزان گازوییل ایجاد می‌شود برابر با ۴۰۰ مترمکعب گاز گلخانه‌ای شود.

حالا اگر بخواهیم بطور اصولی زباله‌ها را دفن کنیم سالانه حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هکتار زمین نیاز داریم اما در حال حاضر سالانه حدود ۱۰۰۰ هکتار زمین نابود می‌شود.

در نظر داشته باشیم که زباله ساختمانی هم داریم و از ساخت‌وسازها روزانه ۲۵۰ هزار تن نخاله ساختمانی تولید می‌شود یعنی ۱۰۰ میلیون تن در سال که اگر هر کامیون ۱۰ تن بار ببرد حدود ۱۰ میلیون کامیون نیاز دارد.

بر این اساس بود که به عنوان یک فعال محیط زیست وارد حوزه کارآفرینی شدید؟

مسئولیت فعالان محیط زیست این است که این چالش را به فرصت تبدیل کنند و در کنار آن کارآفرینی هم داشته باشند.

من زمانی که به ایران برگشتم تا کاری انجام دهم می‌خواستم سهمی در حفظ محیط زیست داشته باشم تا به یک روند در تمام شهرهای ایران تبدیل شود.

من از سال ۱۳۷۱ کارم را شروع کردم اما در اواخر آبان ۱۳۷۸ شرکت بازیافت مواد و تولید کود آلی کرمانشاه با همکاری شهرداری تاسیس شد.

سرمایه من، دانش من بود و توانستم آن را ارزشگذاری کنم. این فعالیت اولین کارم بود، ساده نبود اما شد، وام‌هایی به من به عنوان کارآفرین دادند و خود من هم سرمایه کمی را جور کردم و بنیاد این شرکت گذاشته شد.

الان پس از ۲۵ سال ما در کرمانشاه روزانه ۶۵۰ تن پسماند را بازیافت و پردازش می‌کنیم و ۱۸۰ شغل بطور مستقیم ایجاد کرده‌ایم که البته جا دارد ۱۰۰ شغل دیگر به آن اضافه شود و اگر برنامه‌ریزی برای آگاه‌سازی جامعه و فرهنگ‌سازی هم به آن اضافه شود بخش دیگری اشتغالزایی دارد که بودجه آن را نداریم.

اجازه دهید فعالیت‌تان را از منظر کارآفرینی ببینیم، در این صورت اگر بازیافت زباله در سراسر ایران عملیاتی شود چه تاثیری در حوزه کارآفرینی دارد؟

همانطور که گفتم شرکت بازیافت کرمانشاه بطور مستقیم ۱۸۰ نفر اشتغالزایی دارد اما نیاز داریم در فرهنگ‌سازی هم ورود کنیم. علاوه بر این، بخشی از نیروهای شهرداری هم تحت پوشش شرکت بازیافت است که در مجموع ۱۹۰۰ نفر را پوشش داده‌ایم و آنها را هم ساماندهی کرده‌ایم.

اگر همین کاری که در کرمانشاه انجام شده است، قرار باشد در کشور برای ۵۸ هزار تن زباله در روز، برنامه‌ریزی شود ۱۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد می‌شود، اگر بازیافت نخاله‌های ساختمانی هم به آن اضافه شود ۵۰ هزار شغل دیگر ایجاد می‌شود.

لایه بعدی خوشه‌های این اشتغالزایی است مثلا کمپوست که تولید شد می‌تواند به گرانول تبدیل شود، الان دو شرکت در کنار ما شروع به فعالیت کرده‌اند و محصول ما را به گرانول تبدیل می‌کنند و هر کدام ۱۰-۱۵ شغل ایجاد کرده‌اند.

من برآوردی دارم که در مدیریت پسماند ایران با خوشه‌هایش می‌توان ۵۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد کرد که کارهای جانبی هم دارد.


هزینه‌های شرکت شما از چه طریق تامین می‌شود؟ با فروش کمپوست؟ یا دریافت هزینه از شهرداری؟

زباله، آلایندگی است واحدهای پردازش و بازیافت زباله مثل یک بیمارستان هستند همانطور که بیمارستان، بیماران را معالجه می‌کند و مابه‌ازای آن هزینه درمان دریافت می‌کند، هزینه درمان زباله هم باید پرداخت شود این چیزی نیست که بخواهیم آن را کشف کنیم.

در آلمان دفن زباله ممنوع است لذا هزاران بازیافت زباله دارد اما این هزینه از تولیدکننده دریافت می‌شود بر این اساس باید تعریف شود خانواده ای که در سال یک تن زباله تولید می‌کند هزینه آن را بدهد.

چطور بهای اینترنت و برق در سبد مصرف خانواده است این هزینه هم باید در کنار هزینه‌های خانواده لحاظ شود اما مشکل این است که ما قانون پسماند نداریم، چهار سال پیگیری کردم تا وزارت کشور یک هسته مطالعاتی تشکیل داد تا پیش‌نویس قانون پسماند را تهیه کند.

تا زمانی که هزینه بازیافت پسماند پرداخت نشود این کار پیش نخواهد رفت، هزینه بازیافت زباله بدون هزینه حمل، سالانه یک میلیون تومان برای یک خانواده است یعنی ماهانه ۸۰ هزار تومان که بهای زیادی نیست.

اگر هم فعلا از مردم هزینه زباله گرفته نمی‌شود خود دولت حمایت کند. همچنین نقش بانک ها در اینجا مهم است و لازم است چتر حمایتی را ایجاد کنند، کشورهای در حال توسعه به بانک‌ها تاکید می‌کنند که قابله‌گری کنند یعنی کارآفرین‌ها را به وجود بیاورند و مثل گلخانه از آنها حمایت کنند.

بر اساس برآوردها، کل زباله ایران را اگر بخواهیم پردازش کنیم حدود ۱۰۰۰ میلیون یورو در ۵ سال لازم دارد، پیشنهادم این بود که ۱۰ بانک، مسئولیت اجتماعی خود را انجام دهند و سود خود را در سود اجتماع ببینند تا این کار انجام شود.

به شما گفته می‌شود «مادر زمین»، خودتان این عنوان را می‌پسندید یا همان کارآفرین زیست محیطی اجتماعی را؟

مدتها پیش مستندی درباره کارآفرین‌هایی که بدون رانت یا بدون سرمایه کلان، کار را شروع کرده و به جایی رسانده‌اند، تهیه شد، در این مستند من تاکید کردم که بجای زمین سخن می‌گویم. زمین مادر تمام موجودات است و آنها را دربرگرفته اما طوری با آن رفتار کرده‌ایم که بیمار شده است و الان باید ما برای آن مادری کنیم. همانطور که در آن مستند گفتم، من و همسرم آگاهانه از داشتن فرزند گذشتیم چون فرزند آوردن یک مسئولیت است و باید برایش مادری کنید، بر این اساس نام این فیلم را «مادر زمین» گذاشتند.

شما وقتی از چیزی مراقبت می‌کنید در واقع برایش مادری می‌کنید زیرا این کار برای درآمد نیست، مادری کردن برای درآمد و امثالهم نیست، این حس را من نسبت به ایران زمین دارم و انتظارم این است که همه، این حس را داشته باشند و حداقل در قبال پسماند حساس باشیم.

اگر بخواهید قیاس کنید شرایط تولید و بازیافت پسماند در کدام استان شرایط مناسب‌تری دارد یا در کدام استان بحرانی است؟

همه استان‌ها مشکلات پسماند را دارند اما مساله شمال ایران متفاوت است شمال ایران حتی متعلق به مردم هم نیست، آب‌های سطحی در شمال بالاست و همه جای آن رودخانه و دریاست، به همین خاطر من در سال ۱۳۷۲ ابتدا به شمال ایران مراجعه کردم تا این کارم را در آنجا انجام دهم اما پذیرش نداشت. در نظر داشته باشیم که ما در کویر هم حق نداریم پسماند را دفن کنیم، چه رسد به جایی مانند شمال.

چه قدر به انتقال تجربه و دانش خودتان توجه داشته‌اید؟

خیلی زیاد، ماهانه حداقل سه تماس دارم که می‌گویند دانش‌آموخته محیط زیست هستیم و از من می‌پرسند که می‌توانند این راه را بروند یا نه؟

هر روز، من هر کاری که کرده‌ام و هر دستاوردی که داشته‌ام، مستند کرده‌ام، درِ کارخانه ما باز است و مرتبا انتقال تجربه و دانش را داریم خصوصا که روش کار ما برای همه ایران قابلیت اجرا دارد بطور مثال روش زباله‌سوز هم وجود دارد اما ۲۲ برابر سیستمی که من ارائه داده‌ام هزینه دارد.

این را هم بگویم که این روش فقط در ایران پیگیری نشده در کشورهای دیگر هم پیگیری شده، من اجلاس‌های جهانی رفته‌ام و نتیجه تجربه خودم را ارائه داده‌ام، تهران که بزرگترین سایت تولید کمپوست را دارد ما در طراحی و راه‌اندازی آن کمک کرده‌ایم، همچنین در شهرهای اصفهان بیشترین استفاده از تجربه ما شد.

دستاورد کرمانشاه در زمینه پسماند پس از مستندسازی در اجلاس جهانی ایسپا در ۲۰۱۳ ارائه شد و برخی کشورهای آفریقایی و آسیایی از این تجربه استفاده کردند در سال ۲۰۲۰ دیده‌بان جهانی کارآفرینی با من تماس گرفتند و اعلام کردند که جزو ۱۵ کارآفرین منتخب هستم. این دیده بان تاکید دارد که کارآفرین باید سود اجتماعی ایجاد کند و شرکت‌ها به سمت حفظ محیط زیست حرکت کنند.

در ایران دانشگاه تهران، نماینده دیده‌بان جهانی کارآفرینی است، این دیده‌بان روزمه ۱۵۰ هزار کارآفرین را از ۵۰ کشور انتخاب کرد و نهایتا ۸ کارآفرین مرد و ۷ کارآفرین زن را معرفی کرد که من هم جزو آنها بودم. البته موضوع، من نیستم نوع کار اهمیت دارد.

در ایران دانش‌آموخته‌های توانمند داریم و باید افراد علاقمند جذب شوند.

تولید کمپوست در سایت شما چه قدر است؟

ما الان ۸۰۰ هزار تن کمپوست دپو شده داریم، در یک دوره، سه سال با جهاد کشاورزی کار کردیم تا هر کشاورز ۱۰ تن در هکتار مصرف کند و حداکثر هم چهار دوره مصرف کند، اما بعد از سال ۱۳۹۰ این کار قطع شد. الان امکان صادرات کمپوست را نداریم هر چند ممکن است مجوز صادرات بدهند اما این درد است که این محصول را صادر کنیم چون خاک ایران به این کمپوست نیاز دارد.

در کنار بازیافت زباله، زباله‌گردی هم رواج زیادی دارد، برآوردی از درآمد زباله‌گردی دارید؟

اگر ۱۰ درصد زباله، مواد ارزشمند باشد، در کرمانشاه، درآمد زباله‌گردی بین ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان در سال می‌شود یعنی ۲ میلیون دلار، حالا شما این میزان را برای کل ایران بخواهید محاسبه کنید حدود ۲۰۰ میلیون دلار در سال می‌شود. اما این درآمد باید به چرخه بازیافت وارد شود، برآوردی که دارم این است که این کار ۵۰ درصد هزینه‌ها را تامین می‌کند.

اخبار مشابه